به گزارش خبرگزاری مجله آرونو، مهران مدیری در رابطه با اثر جدید خود اظهار کرد: فصل سوم مرد هزارچهره برای نوروز آماده میشود، در این فصل اتفاقات جالبی برای شخصیت این سریال رخ خواهد داد.
وی افزود: در شخصیت مسعود شصتچی در واقع من نقش پدرم را بازی کردم، پدرم همین مسعود شصتچی بود؛ همینقدر شخصیتی آرام، محترم، خلوت، شریف و مظلوم داشت.
مهران مدیری در «مرد هزار چهره» و دنبالهاش «مرد دو هزار چهره» با بهرهگیری از طنز اجتماعیِ تیز و موقعیتهای اغراقشده، یکی از بهیادماندنیترین شخصیتهای کمدی تلویزیون را خلق کرد؛ مسعود شصتچی، مردی ساده، معمولی و بهظاهر بیتجربه که ناخواسته در مسیرهایی قرار میگیرد که او را به چهرهای متفاوت در هر مرحله تبدیل میکند.
این مجموعهها با نگاهی انتقادی، اما سرشار از شوخطبعی و موقعیتهای خلاقانه، جامعه، مدیران، ساختارها و رفتارهای روزمره را به چالش میکشند و با زبان طنز، واقعیات تلخ را نرم و قابلهضم جلوه میدهند.
«مرد هزار چهره» با این ایده آغاز میشود که یک فرد معمولی چگونه میتواند درگیر سیستمی شود که از دل هر اتفاق ساده، حاشیه و دردسر میسازد. مسعود شصتچی که هیچ مهارتی بهجز صداقت و سادهدلی ندارد، بهخاطر اشتباهات دیگران بارها در موقعیتهای شغلی حساس قرار میگیرد. او هر بار تلاش میکند حقیقت را روشن کند، اما شرایط پیچیده و رفتارهای افراد پیرامون باعث میشود در نقشی تازه فرو رود. طنز سریال به دور از لودهگری و تضاد میان شخصیت بیشیلهپیله شصتچی و پیچیدگیهای اغراقشده ساختار اداری و اجتماعی شکل میگیرد.
در «مرد دو هزار چهره»، این مسیر وارد سطحی بالاتر و جذابتر میشود. شصتچی که حالا تجربهاش در گرفتار شدن در نقشهای مختلف بیشتر شده، باز هم بیآنکه بخواهد در نقشهایی قرار میگیرد که گاه او را به قهرمان و گاه به فردی کاملاً اشتباهی تبدیل میکند. تماشاگر در این سریال شاهد ورود شخصیت به حوزههایی گستردهتر است؛ از سیستمهای دولتی گرفته تا فضاهای امنیتی، اقتصادی و حتی موقعیتهایی که بهظاهر جدیاند؛ اما با ورود شصتچی رنگ طنز میگیرند.
نکته مهم در هر دو سریال، شخصیتپردازی مسعود شصتچی است؛ قهرمانی ناخواسته که نه دنبال قدرت است، نه جاهطلبی و نه قصد دارد خود را برتر نشان دهد، او فقط میخواهد زندگیاش را بکند. طنز این مجموعهها حاصل برخورد فرد ساده با سیستمی است که مدام او را درگیر سوءتفاهم، بزرگنمایی، بینظمی و تصمیمگیریهای عجیب میکند.
از سوی دیگر، زبان تصویری، بازیهای دقیق گروه بازیگران و ریتم تند روایت، این دو مجموعه را به اثری ماندگار در طنز تلویزیونی تبدیل کرده است. مدیری در این آثار علاوه بر سرگرمکردن مخاطب، آینهای در برابر جامعه میگذارد تا مخاطب در لابهلای خندهها، رفتارها و ساختارهایی را ببیند که گاه آنها را جدی نمیگیرد اما در زندگی روزمره اثرگذارند. «مرد هزار چهره» و «مرد دو هزار چهره» نهتنها دو اثر طنز موفق، بلکه نمونههایی شاخص از تلفیق کمدی موقعیت با نقد اجتماعیاند؛ آثاری که شخصیت مسعود شصتچی را تبدیل به یکی از ماندگارترین کاراکترهای طنز معاصر کردند.







