به گزارش خبرگزاری مجله آرونو، در دوران سالمندی، امید به زندگی معنایی متفاوت و عمیقتر پیدا میکند و برخلاف مراحل جوانی که امید اغلب به آیندههای دور و اهداف بلندمدت گره خورده است، سالمندان امید را در لحظه حال، در کیفیت روابط انسانی و در احساس معنا و تعلق تجربه میکنند و این امید نه از جنس آرزوهای دور، بلکه از جنس آرامش، احترام و حضور است و سالمندی زمانی امیدبخش باقی میماند که فرد احساس کند هنوز دیده میشود، هنوز ارزش دارد و هنوز بخشی از جریان زندگی است.
حمایت عاطفی در این مرحله از زندگی، حیاتیتر از هر زمان دیگر است و سالمندان بیش از مراقبت جسمی، به همدلی، شنیدن فعال و احترام به تجربه خود نیاز دارند و همسر، فرزندان، دوستان و حتی مراقبان حرفهای باید بدانند که لمس محبتآمیز، گفتوگوی ساده و دعوت به مشارکت میتواند امید را زنده نگه دارد و طرد شدن، نادیده گرفته شدن یا نگاه ابزاری به سالمند، نه تنها روحیه او را تضعیف میکند، بلکه سلامت روانی او را نیز تهدید میکند.
یکی از منابع مهم امید در سالمندی، خاطرات مشترک و مرور گذشته است و سالمندانی که فرصت دارند خاطرات خود را بازگو کنند، عکسها را مرور کنند یا درباره لحظات شیرین زندگی صحبت کنند، احساس تداوم و معنا را حفظ میکنند که این مرور گذشته، نه تنها صمیمیت را در روابط زوجی تقویت میکند، بلکه به فرد کمک میکند تا با چالشهای حال، با ذهنی آرامتر و مقاومتر روبهرو شود و خاطرات، پلی میان گذشته و حال است که میتواند امید آینده را بسازد.
فعالیتهای گروهی، مذهبی و داوطلبانه نیز نقش درمانی مهمی در تقویت امید سالمندان دارند و این فعالیتها نه تنها فرصت تعامل اجتماعی فراهم میکنند، بلکه به سالمندان احساس مفید بودن، هدفمندی و مشارکت میدهند و حضور در جمع، حتی برای گفتوگوی ساده یا دعا، میتواند از انزوا و افسردگی جلوگیری کند.
در شرایط سوگ یا فقدان، حمایت عاطفی باید عمیقتر و حساستر باشد، چراکه سالمندان در این دوران با فقدانهای متعدد مواجه میشوند و همدلی مؤثر در این شرایط، به معنای حضور بدون قضاوت، شنیدن بدون عجله و احترام به شیوه سوگواری فرد است.
حمایت از سالمندان نه تنها یک وظیفه اخلاقی و خانوادگی است، بلکه ضرورتی روانشناختی و اجتماعی است و جامعهای که سالمندان خود را میبیند، میشنود و به آنها معنا میبخشد، جامعهای مقاومتر، انسانیتر و امیدبخشتر خواهد بود؛ سالمندی پایان نیست، بلکه مرحلهای است که اگر با احترام، همدلی و مشارکت همراه شود، میتواند زیباترین فصل زندگی باشد.
پیرامون تعریف روانشناختی امید در سالمندی و عوامل مؤثر بر تقویت یا تضعیف آن، نقش روابط انسانی در حفظ انگیزه و امید سالمندان، اهمیت خاطرات مشترک و مرور گذشته در بازسازی امید و معنا در سالمندی، نوع حمایت عاطفی مؤثر در مواجهه با بیماری یا ناتوانی جسمی سالمندان، تأثیر احساس تعلق و دیدهشدن در خانواده یا جامعه بر سلامت روان سالمندان، نقش فعالیتهای گروهی، مذهبی و داوطلبانه در تقویت امید و مشارکت اجتماعی سالمندان، شیوههای همدلی و همراهی مؤثر با سالمندان در دوران سوگ و فقدان و تفاوتهای جنسیتی در تجربه امید و دریافت حمایت عاطفی در دوران سالمندی، با سمیه طاهری، روانشناس و مشاور خانواده گفتوگویی داشتیم که شرح آن را در ادامه میخوانید.
مجله آرونو: در دوران سالمندی، امید چگونه تعریف میشود و چه عواملی آن را تقویت یا تضعیف میکنند؟
طاهری: در روانشناسی سالمندی، امید نه تنها به معنای انتظار برای آیندهای بهتر، بلکه به عنوان احساس معنا، تداوم و ارزشمندی زندگی تعریف میشود و سالمندان بیشتر امید را در قالب روابط انسانی، خاطرات مشترک، باورهای معنوی و احساس مفید بودن تجربه میکنند و این در صورتی است که امید جوانان به آیندههای دور گره خورده است، اما سالمندان بیشتر به لحظه حال و کیفیت آن توجه دارند.
عوامل تقویتکننده امید در سالمندی شامل حمایت اجتماعی، ارتباط با خانواده، فعالیتهای معنادار و باورهای معنوی هستند و وجود همسر یا دوستان نزدیک، شرکت در فعالیتهای داوطلبانه یا حتی مراقبت از نوهها میتواند حس ارزشمندی و امید را تقویت کند، اما در مقابل، تنهایی، بیماریهای مزمن، فقدان استقلال و طرد اجتماعی از مهمترین عوامل تضعیفکننده امید به شمار میرود.
مطالعات نشان داده است که سالمندانی که از نظر روانی مقاومتر هستند و شبکه حمایتی فعالتری دارند، سطح امید بالاتری را تجربه میکنند. این افراد به طور معمول در مواجهه با چالشها، از سبکهای مقابلهای مثبتتری استفاده میکنند و کمتر دچار افسردگی یا اضطراب میشوند.
میتوان گفت که امید در سالمندی یک سازه پویا و چندلایه است که به تعامل بین روان، اجتماع و معنا وابسته است و تقویت آن نیازمند توجه به نیازهای هیجانی، فرصتهای مشارکت و احترام به تجربه زیسته سالمندان است.
مجله آرونو: نقش همسر، فرزندان یا دوستان در حفظ انگیزه و امید به زندگی در سالمندان چیست؟
طاهری: روابط انسانی در سالمندی نقش حیاتی در حفظ انگیزه و امید دارند؛ همسر به عنوان نزدیکترین همراه، میتواند منبعی از آرامش، همدلی و معنا باشد و زوجهایی که ارتباط عاطفی فعالی دارند، به طور معمول بهتر با چالشهای جسمی و روانی سالمندی کنار میآیند و احساس تعلق بیشتری دارند.
فرزندان نیز نقش مهمی در تقویت امید سالمندان ایفا میکنند، به ویژه زمانی که رابطه آنها مبتنی بر احترام، گفتوگو و حمایت باشد و تماسهای منظم، دعوت به مشارکت در تصمیمگیریهای خانوادگی و توجه به نیازهای هیجانی والدین میتواند احساس دیده شدن و ارزشمندی را در آنها تقویت کند.
دوستان و بهویژه همنسلان، نقش مکملی در حمایت روانی دارند؛ آنها میتوانند فضای امنی برای گفتوگو، شوخی و مرور خاطرات فراهم کنند و حضور در جمعهای دوستانه یا گروههای سالمندان، نه تنها از تنهایی میکاهد، بلکه امید به زندگی را نیز افزایش میدهد و به طور کلی، شبکه روابط انسانی سالمند باید فعال، معنادار و دوسویه باشد و حمایت عاطفی زمانی مؤثر است که با احترام، شنیدن فعال و مشارکت واقعی همراه باشد.
مجله آرونو: خاطرات مشترک و مرور گذشته چگونه میتواند به بازسازی امید در سالمندان کمک کند؟
طاهری: خاطرات مشترک نقش بسیار مهمی در بازسازی امید در سالمندان دارند و مرور گذشته، به ویژه لحظات شیرین زندگی مشترک، میتواند حس تداوم، معنا و تعلق را تقویت کند، چراکه این خاطرات نه تنها یادآور موفقیتها و لحظات خوش است، بلکه به سالمندان کمک میکند تا هویت فردی و زوجی خود را بازشناسی کنند.
از منظر روانشناسی شناختی، حافظه عاطفی در سالمندی اهمیت بیشتری پیدا میکند و سالمندان تمایل دارند خاطرات مثبت را بیشتر به یاد بیاورند که این خود یک مکانیسم دفاعی برای حفظ سلامت روان است و مرور عکسها، شنیدن موسیقیهای خاطرهانگیز یا بازدید از مکانهای مشترک میتواند احساس امید و رضایت را افزایش دهد.
در روابط زوجی، گفتوگو درباره خاطرات مشترک میتواند صمیمیت را تقویت کند و زوجهایی که خاطرات خود را با هم مرور میکنند، نه تنها احساس نزدیکی بیشتری دارند، بلکه بهتر میتوانند با چالشهای حال کنار بیایند و این مرور گذشته، نوعی بازسازی روانی است که به آینده معنا میبخشد و خاطرات مشترک پلی هستند میان گذشته و حال و میتوانند سالمندان را در مسیر حفظ امید، معنا و ارتباط انسانی یاری دهند.
مجله آرونو: سالمندان در رویارویی با بیماری یا ناتوانی جسمی، چه نوع حمایت عاطفی را مؤثرتر میدانند؟
طاهری: در مواجهه با بیماری یا ناتوانی، سالمندان بیش از هر چیز به حمایت عاطفی همدلانه و غیرتحقیرآمیز نیاز دارند؛ آنها میخواهند دیده شوند، نه به عنوان بیمار یا فرد ناتوان، بلکه به عنوان انسانی با تجربه و حمایت مؤثر از آنها شامل شنیدن فعال، احترام به استقلال و حضور آرامبخش است.
حضور و همراهی همسر یا فرزندان زمانی مؤثر خواهد بود که بتوانند بدون ترحم یا کنترلگری، همراهی کنند و لمس محبتآمیز، گفتوگوهای ساده و حتی شوخیهای سبک میتوانند فضای روانی مثبتی ایجاد کنند؛ سالمندان اغلب از اینکه بار روانی برای دیگران باشند، احساس گناه میکنند، بنابراین حمایت باید با تأکید بر ارزشمندی آنها همراه باشد.
حمایت عاطفی مؤثر باید نیاز به امنیت روانی، تعلق و معنا را پاسخ دهد و مراقبتهای جسمی اگر با بیتوجهی به نیازهای هیجانی همراه باشند، میتوانند منجر به افسردگی یا انزوای روانی شوند و باید توجه داشت که حمایت عاطفی مؤثر در دوران بیماری، ترکیبی از حضور، همدلی، احترام و حفظ کرامت انسانی است.
مجله آرونو: چگونه احساس تعلق و دیده شدن در خانواده یا جامعه بر روحیه سالمندان تأثیر میگذارد؟
طاهری: احساس تعلق یکی از بنیادیترین نیازهای روانشناختی انسان است که در دوران سالمندی اهمیت دوچندان پیدا میکند و سالمندان زمانی که احساس کنند هنوز بخشی از خانواده یا جامعه هستند، نه تنها امید بیشتری به زندگی دارند، بلکه سطح افسردگی و اضطراب آنها نیز کاهش مییابد و دیده شدن، به معنای شنیده شدن، احترام به تجربه و مشارکت در تصمیمگیریها است.
در خانوادههایی که سالمندان نقش مشورتی یا حمایتی دارند، احساس ارزشمندی آنها تقویت میشود و حتی مشارکت در فعالیتهای ساده مانند آشپزی، مراقبت از نوهها یا گفتوگوهای روزمره میتواند حس تعلق را افزایش دهد و در مقابل، طرد شدن، نادیدهگرفتن یا نگاه ابزاری به سالمندان میتواند منجر به انزوای روانی شود.
در سطح اجتماعی، حضور سالمندان در گروههای محلی، مراکز فرهنگی یا فعالیتهای داوطلبانه، به آنها فرصت تعامل و معنا میدهد و این مشارکتها نه تنها امید را تقویت میکنند، بلکه هویت اجتماعی سالمند را نیز حفظ میکنند.
تعلق و دیده شدن، دو ستون اصلی سلامت روان در سالمندی است و بدون آنها، حتی حمایتهای جسمی و مالی نیز نمیتوانند جای خالی معنا و ارتباط انسانی را پر کنند.
مجله آرونو: فعالیتهای گروهی، مذهبی یا داوطلبانه چگونه میتوانند نقش درمانی در تقویت امید داشته باشند؟
طاهری: فعالیتهای گروهی، مذهبی و داوطلبانه نقش درمانی قابل توجهی در تقویت امید سالمندان دارند و این فعالیتها نه تنها فرصت تعامل اجتماعی فراهم میکنند، بلکه به سالمندان احساس معنا، هدف و مشارکت میدهند.
فعالیتهای مذهبی مانند دعا، شرکت در مراسم یا گفتوگوهای معنوی، میتوانند حس آرامش و امید به آینده را تقویت کنند و برای بسیاری از سالمندان، باور به جهان پس از مرگ یا عدالت معنوی، منبعی از تسلی و معنا است و این باورها به آنها کمک میکند تا با فقدانها، بیماریها و محدودیتهای جسمی کنار بیایند.
فعالیتهای داوطلبانه نیز مانند آموزش به کودکان، مراقبت از گیاهان یا کمک به دیگر سالمندان، حس مفید بودن را زنده نگه میدارند و این نوع مشارکتها، سالمندان را از نقش دریافتکننده به بخشنده تبدیل میکنند که این تغییر امید و عزتنفس را بهطور چشمگیری افزایش میدهد و این فعالیتها نه تنها درمانی است، بلکه پیشگیرانه نیز عمل و از انزوا، افسردگی و بیهدفی جلوگیری میکنند و سالمندان را در مدار زندگی فعال نگه میدارند.
مجله آرونو: در رویارویی با سوگ یا فقدان، چه نوع حمایت عاطفی میتواند به سالمندان کمک کند تا دوباره معنا و امید را در زندگی بازیابند؟
طاهری: سوگ در سالمندی اغلب پیچیدهتر و عمیقتر از سایر مراحل زندگی است، زیرا با فقدانهای متعدد همراه است و در چنین شرایطی، نوع همدلی و همراهی اطرافیان میتواند مسیر بازسازی روانی را تعیین کند و همدلی مؤثر در سوگ سالمندان باید شامل شنیدن بدون قضاوت، حضور آرام و احترام به شیوه سوگواری فرد باشد.
بسیاری از سالمندان نیاز دارند خاطرات خود را بازگو، گریه یا حتی سکوت کنند و اطرافیان باید این فضا را فراهم کنند و جملات کلیشهای مانند «باید قوی باشی» یا «زمان همه چیز را حل میکند» اغلب آسیبزننده است؛ همراهی مؤثر میتواند شامل دعوت به فعالیتهای آرام، مانند پیادهروی، مرور عکسها یا شرکت در مراسم یادبود باشد.
مشارکت در گروههای حمایتی یا جلسات رواندرمانی میتواند به سالمند کمک کند تا احساس کند تنها نیست و سوگ او قابل درک است؛ معنا در سوگ از مسیر ارتباط انسانی، احترام به احساسات و فرصت برای بازسازی هویت پس از فقدان شکل میگیرد و این معنا، پایهای برای بازگشت امید است.
مجله آرونو: چه تفاوتهایی میان زنان و مردان سالمند در تجربه امید و دریافت حمایت عاطفی وجود دارد؟
طاهری: تفاوتهای جنسیتی در تجربه امید و دریافت حمایت عاطفی در سالمندی قابل توجه است و ریشه در عوامل فرهنگی، روانشناختی و اجتماعی دارند، زنان سالمند به طور معمول شبکه اجتماعی گستردهتری دارند و راحتتر درباره احساسات خود صحبت میکنند، در حالی که مردان سالمند ممکن است در بیان نیازهای هیجانی خود محدودتر باشند.
زنان اغلب نقش مراقب را در خانواده ایفا کردهاند و در دوران سالمندی نیز بیشتر درگیر روابط خانوادگی باقی میمانند که این ارتباطات میتوانند منبعی از امید و معنا باشند و در مقابل، مردان سالمند ممکن است پس از بازنشستگی یا فقدان همسر، دچار بحران هویت یا انزوای روانی شوند.
از نظر دریافت حمایت، زنان به طور معمول حمایت عاطفی بیشتری از فرزندان و دوستان دریافت میکنند، در حالی که مردان بیشتر به همسر یا مراقب وابستهاند و این وابستگی میتواند در صورت فقدان همسر، منجر به آسیبپذیری بیشتر شود.
زنان سالمند به دلیل مهارتهای ارتباطی و شبکههای اجتماعی فعالتر، به طور معمول سطح امید بالاتری دارند، اما مردان سالمند نیز با حمایت مناسب، فرصت بازسازی روانی و تجربه امید را خواهند داشت، به شرطی که فضا برای بیان احساسات و دریافت همدلی فراهم باشد.









