جنگ پنهان با «خانواده همسر»؛ چطور مصالحه کنیم وقتی به هیچ «صراطی» مستقیم نیستند؟

یک روانشناس در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه بعضا زوجین مطرح می کنند با خانواده همسر سازش ندارند و از این رو از رفت و آمد به خانه آنها اجتناب می کنند، گفت: ابتدا باید دید زن و شوهر مهارت تفکیک هسته خانواده دو نفره خود از هسته خانواده اولیه را دارند و می توانند مهارت‌های ارتباطی را به درستی به کار بگیرند یا خیر، اما به طور کلی در شرایطی که تحت هیچ عنوان نمی توان با کسی مصالحه کرد، افراد این حق را دارند که از رفت و آمد با آن شخص اجتناب کنند.

لیلا عزیزی در گفت‌وگو با آرونو ، با بیان اینکه رفت و آمد به اصطلاح “زورکی” با دیگران اعم از خانواده و اقوام همسر منجر به ایجاد خشم پنهان در افراد می شود، اظهار کرد: عدم توجه به مفاهیم گسترده و زیر بنایی نظیر توانایی مرز بندی میان خانواده دو نفره (یا چند نفره با احتساب فرزندان) و خانواده اولیه و نیز اجازه ندادن به خانواده‌ها برای دخالت در امور زندگی مشترک می تواند نهایتا به مشکل در نحوه برقراری ارتباط و بی تمایلی زوجین برای رفت و آمد با خانواده همسر بیانجامد.

این روانشناس با بیان اینکه از سوی دیگر اینکه چقدر زوجین نسبت به موارد یاد شده قاطعیت دارند، می توانند برای مساله پیش آمده تصمیمی در چارچوب گرفته و با گفت و گو حل مساله کنند نیز بسیار مهم است، تاکید کرد: البته این گفتگو برای حل مساله پیش آمده باید دو طرفه و دوسویه باشد. یعنی گفتگو هم از سوی خانواده همسر و هم از سوی زوجین اتفاق افتد چراکه در غیر این صورت کارآمد نخواهد بود. زوجین باید این موارد را به خانواده های خود تفهیم کنند تا بتوانند یک مرز بندی در روابط خود با خانواده ها داشته باشند. اگر زوجین این توانایی‌ها را نداشته باشند قاعدتا تنها راه حلی که به ذهنشنان می رسد دوری کردن از خانواده همسر و اجتناب از رفت و آمد با آنها است.

وی با اشاره به اینکه برخی زوجین دائما با خانواده همسر در «جنگ پنهان» نظیر متلک گفتن و یا در «جنگ رودررو» هستند و برای پایان دادن به این شرایط تصمیم به قطع ارتباط می گیرند، توضیح داد: با توجه به موارد یاد شده در ابتدا زوجین باید بررسی کنند چرا چنین شرایطی پیش آمده؟، آیا مهارت های لازم برای برقراری ارتباط درست با خانواده همسر را داشته‌اند؟، آیا این مهارت‌ها را به درستی در ارتباط با خانواده همسر خود به کار بسته‌اند یا خیر؟. افراد باید مهارت‌های ارتباطی را بیاموزند و با به کار بستن آنها تلاش کنند تا در طرف مقابل تغییر رفتاری رخ دهد.

وقتی طرف مقابل به هیچ صراطی مستقیم نیست!

این روانشناس در عین حال ادامه داد: در برخی موارد اما شاید شرایط فرق داشته باشد. شاید افراد این مهارت ها را بلد باشند و آنها را به کار گرفته باشند اما آدم‌های مقابل آنها به هیچ صراطی مستقیم نباشند و حتی نگذارند افراد مهارت‌های ارتباطی خود را به کار گیرند.

به گفته عزیزی، در شرایطی که زوجین با به کار بستن مهارتهای ارتباطی سعی در تغییر رفتار طرف مقابل دارند اما تحت هیچ شرایطی طرف مقابل رفتارش را تغییر نمی دهد، زوجین باید بپذیرند که به خاطر هدف والاتر خود که همان احترام و عشق به همسر است باید از کنار رفتارهای نامناسب خانواده همسر عبور کنند.

این روانشناس افزود: در این شرایط که طرف مقابل هیچ جوره رفتارش را تغییر نمی دهد، زن یا شوهر باید بپذیرد که به خاطر هدف والاتر خود یعنی حفظ عشق و احترام به همسر از کنار حرف ها یا رفتارهای تند خانواده همسر عبور کرده و آنها را نادیده بگیرد. قاعدتا خانواده برای تمامی افراد عزیز هستند و از این رو وقتی می بینند همسرشان به خانواده آنها احترام می گذارد، عشق افراد به همسر نیز بیشتر می شود. بنابراین در ابتدا باید زن و شوهر به اصطلاح با هم «هم گروه» شوند، مرزبندی داشته باشند، اجازه دخالت خانواده‌ها در امور شخصی زندگی مشترک را ندهند تا بتوانند معضل پیش آمده را حل کنند اما در نهایت اگر طرف مقابل هیچ جوره اصلاح نشد باید از کنار رفتارهای نامناسب او عبور کنند، رفتارهای تند خانواده همسر را نادیده بگیرند تا به خودشان آسیبی وارد نشود.

با افراد «آسیب زننده‌ای» که میل به مصالحه ندارند چه کنیم؟

وی در عین حال این را هم گفت که گاهی هیچ کدام از راهکارهای یاد شده جوابگو نیست چراکه طرف مقابل به اصطلاح «آسیب زننده» است، تحت هیچ شرایطی میل به مصالحه ندارد و رفتارها و گفتارهای تند او به زن یا شوهر آسیب وارد می کند.

عزیزی خاطر نشان کرد: وقی طرف مقابل آدم آسیب زنده ای است، هرچه عروس یا داماد خانواده تلاش می کند به این خانواده نزدیک تر شود و آستانه تحمل خود را برای مواجهه با رفتار و گفتار تند و تیز خانواده همسر بالا می برند نهایتا تغییری رخ نمی دهد و فقط این عروس یا داماد آسیب می بیند، در چنین شرایطی همسر حق ندارد به زور به زن یا شوهر خود بگوید «باید با خانواده من مصالحه کنی و باید با خانواده من رفت و آمد داشته باشی» و زوج دیگر نیز حق ندارد همسر خود را مجبور کند تا با خانواده خود رفت و آمد نکند چراکه خانواده‌اش با او رفتار بدی دارند.

این روانشناس با بیان اینکه در شرایط یاد شده زن و شوهر می توانند با یکدیگر توافق کنند تا حقوق یکدیگر را پایمال نکنند، اظهار کرد: پایمال نکردن حقوق به این معنا است که زن یا شوهر با زور و اجبار همسر خود را وادار به رفت و آمد با خانواده خود نکنند. از سوی دیگر همسر نیز نگوید «چون من با خانواده‌ات رفت و آمد نمی کنم تو هم حق نداری با آنها رفت و آمد داشته باشی» درواقع زوجین نباید به زور از یکدیگر بخواهند با خانواده‌ها رفت و آمد کنند یا رفت و آمد نکنند. باید بپذیریم که همسر من حقی دارد و باید با خانواده‌اش رفت و آمد کند و من نیز حقی دارم و با توجه به شرایط می توانم از این رفت و آمد اجتناب کنم.

عزیزی در پایان سخنان خود یادآور شد: این اجبار کردن‌ها و رفت و آمدهای زورکی نهایتا خشم پنهان در افراد ایجاد می کند چراکه شاید همسر دو یا سه بار برای حفظ زندگی و دلخوشی همسر خود به زور به منزل خانواده همسر برود اما بار چهارم نه رفت و آمد می کند و نه حفظ زندگی برایش مهم خواهد بود.

انتهای پیام

مرتبط نوشته ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *